در تداول عامه و زنان، ابتهال. تضرع. زاری. خواهش در نهایت خشوع. - از و چز کردن،با نهایت خضوع و استرحام خواستن چیزی را. نهایت درجه تمنی کردن با استکانت و تضرع
در تداول عامه و زنان، ابتهال. تضرع. زاری. خواهش در نهایت خشوع. - از و چز کردن،با نهایت خضوع و استرحام خواستن چیزی را. نهایت درجه تمنی کردن با استکانت و تضرع
خرت و پرت. خرده ریز ناقابل. در تداول عامه، چیزهای بیهوده و بیمصرف. - امثال: با این چس و فسها قبر آقا ساخته نمی شود، قبر آقا گچ میخواهد و آجر. رجوع به چس و پس شود
خرت و پرت. خرده ریز ناقابل. در تداول عامه، چیزهای بیهوده و بیمصرف. - امثال: با این چس و فسها قبر آقا ساخته نمی شود، قبر آقا گچ میخواهد و آجر. رجوع به چس و پس شود
عز و جز. ظاهراً کلمه اول تلفظ شکستۀ عجز است، بمعنی لابه و زاری. لابه و تضرع و اظهار بیچارگی. (از فرهنگ عوام). عجز و لابه کردن و از در التماس و درخواست و خواهش و تمنی درآمدن. ظاهراً کلمه اول صورت تحریف شدۀ عجز، و دومی از توابع آن است. این ترکیب را گاه به صورت عیز و چیز نیز بکار برند. (از فرهنگ لغات عامیانه). - عز و چز کردن، زاریدن. موییدن. از در التماس و خواهش برآمدن
عز و جز. ظاهراً کلمه اول تلفظ شکستۀ عجز است، بمعنی لابه و زاری. لابه و تضرع و اظهار بیچارگی. (از فرهنگ عوام). عجز و لابه کردن و از در التماس و درخواست و خواهش و تمنی درآمدن. ظاهراً کلمه اول صورت تحریف شدۀ عجز، و دومی از توابع آن است. این ترکیب را گاه به صورت عیز و چیز نیز بکار برند. (از فرهنگ لغات عامیانه). - عز و چز کردن، زاریدن. موییدن. از در التماس و خواهش برآمدن